دانلود رمان بهشت ظالم جلد دوم از مجموعه ظالم از J_T_Geissinger با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
جولیت دختریه که به همراه سه تا از دوستاش به عنوان تفریح دزدی میکنن. البته نه دزدی معمولی، اونا به خلافکارا و کله گنده های شهر دستبرد میزنن و چیزهایی که گیر میارن رو به خیریه ها و یتیم خونه ها میبخشن. اما وقتی جولیت پادشاه مافیای ایرلند رو به عنوان قربانی بعدیش انتخاب میکنه و به انبار پوشکش دستبرد میزنه، همه چیز تغییر میکنه. جولیت یک اشتباه بزرگ کرده و حالا لیام بلک، کسی که آوازه بی رحمی و شراراتش توی شهر پیچیده و حتی اسمش تن مردم رو به لرزه میندازه افتاده دنبال این دختر تا ازش انتقام بگیره….
خلاصه رمان بهشت ظالم
شگفت زده و متحیر،برای چندمین بار به فیلم دوربین های امنیتی که داشت روی مانتیور پخش میشد، نگاه می کردم. انقدر فیلم رو برگردونده بودم از اول و بارها نگاهش کرده بودم که دکلان دیگه داشت عصبی و بی طاقت میشد. با قد بلند و شونه های پهن و برافراشته، کنار ایستاده بود و چشم های آبیش، به یخی دریاچه های قطب جنوب بودن. مبهوت زمزمه کردم: -پوشک بچه! دکلان شونه ای بالا انداخت و جواب داد:بله. انگار اونم درک نمی کرد که چطور چنین اتفاقی افتاده. دوباره گفتم: -آخه کدوم دزدی میاد یک کامیون پر از پوشک بچه رو
میدزده و به گاوصندوقی که توی همون انباره و ۳۰۰ هزار دلار پول نمیزنه؟ -ظاهرا اون دزدی که آرزوی مرگ داره. دوباره فیلم رو عقب زدم تا از اول تماشا کنم. با ناباوری سر تکون می دادم و به کامیونی که با حداکثر سرعت خودش رو به در آهنی انبار کوبوند خیره موندم. انگار داشتم فیلم اکشن تماشا می کردم! فیلم های ضبط شده دوربین مداربسته هیچ صدایی نداشت اما کاملا میتونستم صدای ناهنجار و وحشتناکی که از برخورد کامیون گنده و در فلزی ایجاد شده بود رو توی مغزم تصور کنم. اولش در فقط از وسط کمی تا شد و به شکل نیم
دایره قر شد. بعد دوباره کامیون عقب رفت و دوباره با نهایت سرعت به در کوبیده این بار در از بالا جدا شد و روی زمین افتاد و پشت سرش گرد و خاک به هوا برخاست. انتهای در هنوز به زمین سیمانی پیچ شده بود و باعث شد که موقع عبور از روی در آهنی، کامیون کمی به هوا پرت بشه و جلوتر با ضربه مهیبی یه زمین برخورد کنه. اولش چند باری در جا چرخید اما راننده تونست کنترل رو بدست بگیره و در یک مسیر مستقیم کامیون رو هدایت کنه. با سرعت غیرقابل باوری…