برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان اعتیاد به رنگ چشمانت pdf از شقایق عفراوی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان شقایق عفراوی مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان اعتیاد به رنگ چشمانت
نورا دختری که تـوی خـونواده مذهبی پولدار بزرگ شـده داداشش خیلی خـودخـواهه
نورا با امـیر پسر دوست باباش ازدواج مـیکنه،خیلی هم عاشق همن،ولی داداش نورا
یونس و پدربزرگش اذیتش مـیکنن و به نورا مـیگن طلاق بگیر با پسر عموت باش و…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان حریم عشق
قسمت اول رمان اعتیاد به رنگ چشمانت
سرم را پایین انداختم
دستی روی سرم نشست؛ دستی دیگر موهای نامرئی ام را داخل مقنعه فرو
برد
هزار دفعه گفتم، حواست به این سر و شکل لعنتیت باشـه؛ کـاری نکن نذارم
پات از در خـونه بیرون بره
با چشمانی اشک آلود، نگـاهی بهش انداختم و چادرم را جلوتر کشیـدم
با خـوردن زنگ شروع جلسه امتحان، قدم هایم را به سمت درب ورودی
مدرسه سوق دادم
الزم نبود نگرانش باشم؛ در طی این ۱۸ سال، موقع امتحانات، مرا مـی رساند
و منتظرم مـی ماند
از این موضوع ناراحت نبودم؛ فقط کـاش کمـی، فقط کمـی مهربان تر بود و
اشک را به چشمانم هدیه نمـی داد
چند تار موی بیرون آمده؛ در وسط مدرسه ی دخترانه، چیز وحشت ناکی
نبود
یک مدرسه ی خصوصی، که تمام دانش آموزانش ملزم به حجاب و چادر
بودند
باغچه های پر از گل در اطراف آن، و درخت های بزرگ و سرسبز در حیاط
نسبتا بزرگ مدرسه خـودنمایی مـی کرند سالن ورود، با سه پله
از حیاط جدا مـی شـد وارد سالن که شـدم، چشمانم را
دنبال فرشتـه دورتادور سالن گرداندم
با دیـدنش که به سمتم مـی آمد، لبخندی زدم
سالم نورا، خـوبی عزیزم؟
لبخندی به وسعت غم هایم، به دوست چندساله ام پاشیـدم
جلوتر آمد و تن ناالنم را به آغوش کشیـد
دلم برات تنگ شـده …
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید