برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان بت شکستـه pdf از فاطمه رنجبر با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان فاطمه رنجبر مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان بت شکستـه
مـی شکنم همه چیز را خـود را تـو را هر چیز که مرا یاد تـو مـی اندازد
من شکستـه ام زخمـی ام تکیه نکن به من زخم هایم دلخراش است طاقتم را طاق مـی کند
حتی برای نوازش و مرهم هم کنارم نباش دور شو از من که من به خـود هم رحم نخـواهم کرد
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان عادلانه نیست فاطمه رنجبر
قسمت اول رمان بت شکستـه
سر درد امانش را بریـده بود کـالفه به دختر روبرویش نگـاه کرد و برای بار هزارم تکرار کرد
_برو کنار بذار رد شم داری عصبیم مـی کنی، چرا دست از سرم بر نمـی داری!؟ تا کی مـی خـوای آویزونم
باشی؟ نگـام کن، تـو من نه احساس پیـدا مـیشـه نه هیچ چیزی که بدردت بخـوره مثل اینکه یادت رفت با یه بت
روبرویی نه یه آدم خـودت روم این اسم رو گذاشتی یادتـه که؟
جانان ایستاد و در چشمانش خیره شـد چشمانی که مانند یخ بود هیچ حسی در آن دیـده نمـی شـد فقط نفرت
بود و نفرت بغضش را پایین داد و گفت:
_تا کی مـی خـوای از همه دور باشی؟ نگـام کن مهراد، فقط یکبار، برای یه لحظه بهم فکر کن
منم جانان همبازیه بچه گی هات یادتـه چقدر هوام رو داشتی،همش جلو همه مـی ایستادی بخاطر من یادتـه؟
دستش مشت شـد نفرت چشمانش تـه اعماق وجود را مـی سوزاند ولی این دخترک چشم آبی دست بردار نبود
با دقت به او نگـاه کرد دختر زیبایی بود چشمان آبی و کشیـده، ابرو های کوتاه گونه برجستـه، لب های کوچک
و بینی سرباال ترکیب صورتش ریز و زیبا بود ولی برای مهراد آن چیزی نبود که او مـی خـواست او هیچ …
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید