برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان تـو از کجا پیـدات شـد pdf از SANA_M لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان SANA_M مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه/هیجانی
خلاصه رمان تـو از کجا پیـدات شـد
داستان ما یه موضوع متفاوت با تمام موضوعاتی که تا بحال خـوندیـد داره..
پسری که فراموشی داره و دختری که عاشق پسر داستانمون مـی شـه همه
چیز خـوب پیش مـی ره تا اینکه عماد داستان ما تبدیل مـی شـه به کـامـیار …
کـامـیاری با گذشتـه ی نه چندان خـوب و زنی که با ورودش همه چیز رو بهم مـی ریزه..
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان وهم مطلق
قسمت اول رمان تـو از کجا پیـدات شـد
جلوی در تعمـیرگـاه از ماشین پیاده شـدم! عینک آفتابیمو برداشتمو دست نوشینو
گرفتم!سردیھ دستمو حس کرد کھ برگشت سمت من : مھسا؛ حالت خـوبھ؟
خـوب نبودم! خیلی وقتھ خـوب نیستم دقـیقا نمـیـدونم از کی! ولی مـیـدونم ی مدتھ حال دلم
خـوب نیست… دیگھ اختیار دلمو ندارم…افسارش دست یکی دیگس…
دستشو فشردم: نوشین؛عالیم! چرا فکر مـیکنی حالم بده؟!
راه افتادو دستمو کشیـد: مھسا چرا ی مدتھ ھمش تصادف مـیکنی؟! تـو کھ رانندگیت
خـوب بود!
لبخند زدم و قدم ھای سریعتری برداشتم؛ تا بھش برسم!
وسط محوطھ ی تعمـیرگـاه ایستاد: حالا پرایـدت کجاست؟!
نگـاھمو چرخـوندم تا ببینمش؛ نھ پرایـدمو بلکھ صاحب قلبمو…قطعا اگھ حاجی
مـیـدونست من ھفتھ ای ی بار اینجا مـیام؛ قلم پامو مـیشکست! اروم قدم برداشتم؛ صدای
چکشی کھ بھ بدنھ ی ماشین ھا مـیخـورد…صدای استارت ماشین…صدای حرف زدن
ھا و داد بیـداد ھا…صدای پارس سگ تعمـیرگـاه…تـو محوطھ پخش بود!نوشین دستمو
گرفت: مھسا ببین اونھ؟!
نگـاھمو دوختم بھ جایی کھ اشاره کرد: اره خـودشھ…
با قدم ھای تند تری؛جایی کھ پرایـدم پارک بود رفتیم!نوشین دور ماشین چرخیـدو نگـاش
کرد؛ با حرص گفت: اینکھ ھنوز درست نشـده؟؟صافکـار ماشینت کیھ؟
چشمم بھ پیمان خـورد کھ روی ماشین دیگھ ای کـار مـیکرد؛ نزدیکش شـدم و با
عصبانیت گفتم: …..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید