برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان غزل واره های دلم moon shine pdf با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان moon shine مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه
خلاصه رمان غزل واره های دلم
بهار یه زمانی گل سر سبد دانشکده اشون بوده کسی که کلی هواخـواه داشتـه اما مـیون
این همه هواخـواه چشم بهار به دنبال گل پسر دانشکده اشونه
عرفان مستـوفی رادمرد وچشم و چراغ دانشکده
بهار و عرفان تـو یه روز خیلی قشنگ با هم ازدواج مـی کنن اما بهار تازه اونجاست که مـی فهمه
زندگی به قشنگی داستان شاه پریون نیست سختی داره ومحنت
دقـیقا تـو همـین روزهاست که بهار جا مـیزنه وعرفان مـی مونه وزخم هایی که از بهار ونااهلیش خـورده
حالا سالها از اون روزهای رنگین ودر عین حال پر درد گذشتـه بهار بدجوری پشیمونه و دلش مـیخـواد که دوباره با عرفان باشـه
وازش طلب حلالیت کنه اما عرفان دیگـه عرفان سابق نیست عرفان این روزها پر عقده وکینه است
با بهاروزندگیش همراه باشیـد تا ببینیـد ایا بهار مـی تـونه دل سنگ این عرفان رو بدست بیاره
دانلود رمان سوختـه دامانم از moon shine
بخش اول رمان غزل واره های دلم
در ورودي ساختمون رو بازکردم واز همونجا نگـاهی به صورت زرد ونزارش انداختم
بازهم یه گوشـهنشستـه بودو به بچه هایی که با شادي تـو حیاط مهد بازي مـیکردن دیـده دوختـه بود
صبا به تازگی به مهد ما اومده بود شایـد دو هفتـه هم از اومدنش نمـیگذشت اما به قدرى وضع
وحالش رقت انگیز بود که ازهمون لحظه ي اول با دیـدنش قلبم فشرده شـد از بس که این
بچه کم تـوان ولاجون بود درعین حال ساکت ومنزوي .
اه خستـه اي کشیـدم وبازهم یاد طفلک خـودم افتادم نمـیـدونم چه سري تـو وجود صبا بود که هربار با
دیـدنش قلبم مچاله مـیشـد وجگرم خـون نگـاه ترسیـده اش رو به دور واطراف چرخـوند
و عروسک کوچیکش را به
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید