دانلود رمان مرسی که هستی pdf از shaghayegh_h96 با لینک مستقیم


برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان مرسی که هستی pdf از shaghayegh_h96 با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

          نویسنده این رمان shaghayegh_h96 مـیباشـد

        موضوع رمان: عاشقانه/اجتماعی

خلاصه رمان مرسی که هستی

یه دختر تنها به اسم نیوشا که تـو زندگیش مشکلات زیادی داشتـه ولی این مشکلات باز هم ادامه داره و

قراره در بین این همه مشکل، یکی پیـدا بشـه که بتـونه تـو مشکلات کمکش کنه و اون رو همراهی کنه.

نیوشا دوتا دوست صمـیمـی داره که زندگیش به زندگی اونا گره مـی‌خـوره! کبیر شکوهی،

یه بازیگر معروف سینماست که بین انبوه مشکلات نیوشا از راه مـی رسه و سعی مـی‌کنه

تـوی مشکلات کمکش کنه؛ اما قبل از پا گرفتن عشق، کبیر و نیوشا مجبور به ازدواج باهم مـی شن

اما نه در قالب ازدواج اجباری!

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان شیوه ی یک جنتلمن

دانلود رمان خـواب زده

دانلود رمان عقایـد یک دلقک

قسمت اول رمان مرسی که هستی

به خـودم تـو آینه نگـاهی کردم. همه چیز مرتب بود. سوییچ ماشینم رو برداشتم و به طرف در آپارتمانم حرکت

کردم. قبل از این که در رو باز کنم، متـوجه صداهایی شـدم و در رو باز کردم.

بله، مثل این که اسباب کشی بود. بیرون رفتم؛ آقای کـاظمـی )سرایـدار ساختمون( سر کـارگرها غر مـی زد که مراقب

در و دیوار باشیـد، زخمـی نشـه! سرش رو برگردوند و من رو دیـد؛ لبخندی زد و به طرفم اومد.

لبخند کمرنگی روی لبم نشوندم

+سالم. صبح به خیر آقای کـاظمـی.

_سالم دخترم، خـوبی؟

+بله ممنون، شما خـوبیـد؟

_خـوبم خداروشکر.

+مثل این که اسباب کشیه؟

_بله. واحد ۱۰۲ فروختـه شـده و الان صاحبش مـیخـواد بیاد داخلش)و به واحد ۱۰۲ اشاره کرد(.

اَبروم رو باال انداختم؛ از وقتی به این ساختمون اومده بودم، تـوی اون واحد کسی نبود. تـو فکر بودم که با صدای

آقای کـاظمـی حواسم جمع شـد:

_خـودشون هم اومدن.

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود pdf رمان