برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان بکـارت آتش pdf از فاطمه افکـاری با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان فاطمه افکـاری مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه
خلاصه رمان بکـارت آتش
هرانوش دختری که تـوی فاحشـه‌خـونه بزرگ شـده و به خاطر پول ب‌کـارتش رو به مردی مـیـده
که اونو ندیـده …چند سال بعد هرانوش به اشتباه همسر مردی هم‌جنس‌گرا مـیشـه و فکر مـیکنه
شوهرش همون کسیه که بک‌ارتش رو دریـده اما اون مرد مرموز عموی شوهرشـه و …
رمان پیشنهادی:دانلود رمان همزاد من فاطمه افکـاری
قسمت اول رمان بکـارت آتش
بکـارت بخشیـدم تمام زندگی ام را بخشیـدم به مردی که فقط عطر تنش را مـیشناختم !
تمام جوانی ام را بخشیـدم به مردی که فقط تنش را در تاریکی لمس کردم ! شاهزادهی
باکرهی شب های مردی بودم که تمام ، من بزرگ شـده در فاحشـه خانه هستی ام را به او بخشیـدم .
دستی لای موهای نرمش کشیـدم آخ کـاش مـیـدونستم کدوم دختر بدبختیه که قراره منو تحمل کنه !
! نرم و لطیف بود ، تنش بوی گل یاس مـیـداد روی سرش پارچهی سیاه رنگی بود و من نمـیـدونستم قراره چه کسی رو زن کنم !
سینههای سفیـد و متـوسطش بدجور ، دستم نوازش وار روی بدنش حرکت کرد خـودنمایی مـیکردن
بین دو سینه اش نشونه ی ریز مشکی رنگی بود . . باسن نرمش بین چنگـهام اسیر شـد که تقلایی کرد ، لبخند ریزی زدم
دلم مـیخـواست صورت این بدن سفیـد و شـهوتناک رو ببینم اما این دستـور مادربزرگ بود .
دست هاش با دستبند به تخت بستـه بود .لبخند کجی زدم و شروع کردم به بوسیـدن و
مکیـدن سینه هاش . چندیـدن بار نشونه ی وسط سینه هاش رو بوسیـدم . دستم روی
پهلوش لغزیـد که متـوجه شـدم یه نشونه ی دیگـه دقـیقا زیر بند سوتینش سمت راست بدنش داره .
. پس حساس بود ، لیسی به نوک سینه اش زدم که تکونی خـورد
لامپ رو خاموش کردم لباسم رو دراوردم…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید