دانلود رمان من یک مادرم pdf از nafas_me با لینک مستقیم


برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان من یک مادرم pdf از nafas_me با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان nafas_me مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه

خلاصه رمان من یک مادرم

هورا زندگیه شادی داشت قبل از ازدواج صیغه ای خـونده مـیشـه یک ساله برایِ بهتر شـدنِ شرایط و جور شـدنِ جهیزیه

که به اعتقادِ خانوادش لازمه حتی اگـه شوهرش نخـواد سربلندیشـه در مدت صیغه نصیحت ها رو پشتِ گوش مـیندازه و

صیغه ای که حتی در شناسنامش ثبت نشـده عوارضی برایِ سالایِ آیندش داره که درایِ جدیـدی از زندگی

رو به روش باز مـیکنه راستی فلش بک با عرض معذرت چندتا این وسط داریم!اونم تنها بخاطرِ گنگ نبودنِ داستان…

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان طنز دانشگـاهی

قسمت اول رمان من یک مادرم

هورا؟

پلکـانم را طوری نگـه داشتم تا تصویر چهره اش را تنها گنگ

از بینِ مژگـانم ببینم صدایِ ضبط به گوشم رسیـد:

دلم یادِ روزایِ بچگی کرده

روزایِ روشن و بی غصه و زیبا

به تمامِ افکـارِ خـواننده در ذهنم لبخند زدم پوزخند نه! لبخند

صدایش باز به گوشم رسیـد،تنها از فاصله ای نزدیکتر:

هورا بیـداری؟

نقش بس بود پلکـانم را تا جایی که رمق داشتند از یکدیگر دور کردم

چشمانِ بازم را که دیـد از همان فاصله ی گوتاه

به مردمک هایِ بیفروغم خیره شـد

رویم را برگرداندم ایندفعه ، به جایِ رنگِ سوختـه ی چشمان قهوه ای اش

به پرده ی صدری رنگِ حریر ،خیره شـدم

نتـوانستم به قولم عمل کنم قطره اشکی که از گوشـه ی چشمم چکیـد

تمامِ قول و قرار هایِ در خفایم را زیرِ پا فکراتـو کردی؟

گذاشت سکوت کردم!جوابش را ندادم!تنها به همان پرده ی

حریر خیره شـدم شایـد برایت عجیب باشـد این همه

آرامشم خـودمانی مـیگویم،به آخر که برسی فقط نگـاه مـیکنی

جواب!مردِ من جواب مـیخـواست مردِ من؟!مرد؟!برایِ من؟!قولِ دیگرم را با

پوزخندی که بر لبانم نقش بست زیرِ پا ….

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود pdf رمان